همشهری آنلاین - الهه فراهانی: شروع این پرونده جنایی به نیمه دوم بهار سال ۹۷ برمی گردد. روز حادثه گزارش یک درگیری در یکی از محله های پایتخت به پلیس اعلام شد. وقتی ماموران در محل درگیری حضور یافتند متوجه شدند که پسری جوان با ضربه چاقویی زخمی شده است. هرچند جوان مجروح شده توسط شاهدان درگیری و رهگذران به بیمارستان انتقال یافت اما دقایقی بعد به دلیل شدت جراحت و خونریزی جانش را از دست داد. در این شرایط بود که گزارش قتل به بازپرس کشیک دادسرای جنایی تهران اعلام شد و او دستور تحقیقات در این پرونده جنایی را صادر کرد.
پایان فرار ۷ روزه قاتل
تیم جنایی پایتخت در نخستین گام به تحقیق از شاهدان پرداختند. آنها می گفتند که مردی جوان با مقتول در حال جر و بحث و مشاجره بود. دعوای آنها اما پایان خوشی نداشت و ناگهان ضارب با چاقویی که همراهش بود، ضربه ای به مقتول زد. وقتی مقتول خون آلود روی زمین افتاد، ضارب از ترسش، چاقو را روی زمین انداخته و فرار کرد. در گام بعدی تصویر عامل جنایت در بازرسی دوربین های مداربسته به دست آمد. وقتی تصویر پیش روی خانواده مقتول قرار گرفت، مشخص شد که قاتل آشنا بوده است. او از همشهریان و اقوام دور مقتول بود که با این سرنخ ماموران به سراغ وی رفتند تا دستگیرش کنند. او اما فراری شده بود اما فرار او یک هفته بیشتر طول نکشید و کارآگاهان جنایی موفق شدند مخفیگاه وی را شناسایی کنند. او در خانه یکی از دوستانش مخفی شده بود که در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شد.
ندامت
عامل جنایت در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد اما در تمام مراحل بازجویی اشک می ریخت و می گفت هرگز قصد گرفتن جان مقتول را نداشته و به شدت احساس ندامت می کند. وی توضیح داد: مقتول از اقوام دور و همشهری هایم بود. ما با هم هیچ مشکل و اختلافی نداشتیم اما یک شب که تلفنی صحبت می کردیم و در حال شوخی با یکدیگر بودیم ناگهان دعوایم شد. او حرف نامربوط زد و من هم جوابش را دادم که همین موضوع ساده و پیش پا افتاده به دعوای بزرگ منجر شد. وی ادامه داد: بعد از چند روز هم از اطرافیان و اقوامم شنیدم که مقتول پشت سرم بدگویی کرده است. همین موجب ناراحتی ام شد و برای حل اختلافمان با او قرار گذاشتیم تا مشکلمان را حل کنیم. روز حادثه اما به جای حل شدن مشکل و اختلافمان، درگیری میان ما شکل گرفت. من قصد ترساندن او را داشتم و می خواستم تهدیدش کنم تا دیگر پشت سر من حرف نزد اما همین یک ضربه ای که برای ترساندن او زدم، جانش را گرفت و حالا من به شدت پشیمانم و عذاب وجدان دارم.
فرصت زندگی
عامل این درگیری پس از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد و قضات دیوان عالی کشور مهر تایید بر حکم صادر شده زدند. پس از قطعی شدن رای، پرونده به شعبه سوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و پرونده پیش روی قاضی شیما جعفر محمدی دادیار شعبه قرار گرفت. در حالیکه همه چیز مهیا بود تا عامل جنایت پای چوبه دار برود و قصاص شود، ۴ جلسه صلح و سازش برگزار شد تا اینکه خانواده مقتول چند روز قبل تصمیم بزرگی گرفتند. آنها نخست به خاطر رضای خدا و بعد به خاطر دختر نوجوان قاتل که هم سن نوه شان بود و نمی خواستند او بدون پدر، بزرگ شود، بدون هیچ چشم داشتی قاتل را بخشیدند. آنها شرطی برای این بخشش تعیین کردند؛ شرطشان این بود که قاتل پس از آزادی دور خلاف را خط بکشد و انسان درستی شود. او پس از آزادی باید در جست و جوی کار مناسبی باشد تا خیلی زود کاری با در آمد ثابت پیدا کند. سپس بخشی از درآمد ماهیانه خود را به عنوان خیرات برای مقتول در نظر بگیرد و این پول را صرف بخشی از هزینه های درمان بیماران خاص و معلولان کند.
بنا بر این گزارش، قاتل که در آستانه قصاص بود پس از ۶ سال بخشیده شد و فرصت زندگی دوباره یافت تا به زودی از لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه محاکمه شود.
نظر شما